دکتر یک قبض ویزیت بده!!- خاطر پزشکی
نوشته : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
ویراستار : سیمین گله بان از اورمیه
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
ساعت چهار ونیم صبح!! در اورژانس باکمک دیگر همکارپزشکم بیماران را ویزیت می کردیم.بعد از چهارده ساعت کار بسیار سخت در اورژانس چند دقیقه فرصت کردیم استراحت کوتاه سرپایی داشته باشیم.در این هنگام مرد میانسالی از در دوم اورژانس که به بخش های بستری منتهی می شد وارد و به طرف همکار پزشکمان آمد و گفت:آقای دکتر یک قبض ویزیت بده!!دوستم با تعجب سرش را بلند کرد و گفت: پدر جان قبض را از در ورودی اورژانس باید بگیری من که قبض فروش نیستم.. ولی با تعجب ادامه دادببخشید مگر شما بیمارجدید دارید؟مرد میانسال نیز با مکث و منگی خاصی جواب داد : بله پسرم بیمار است او راآقای دکتری در آن یکی ساختمان ویزیت کرده و گفت که باید قبض بگیرم.من گفتم: کدام ساختمان؟! مرد میانسال گفت : همان ساختمانی که جلوش یک نگهبان هم ایستاده است.ادامه دادم که پدر جان آن ساختمانی که گفتی ساختمان درمانگاههای تخصصی است و در این ساعت صبح تعطیل هستند و به غیر از من و دوستم پزشک دیگری دراورژانس نیست!!همکارم باز پرسید:پدرجان من شما رانیم ساعت قبل ندیده ام ؟مرد گفت : نه چطور مگه؟دکتر گفت: مگه شما پسر جوانی را نیاورده بودید که درد شکم داشت و او را در تخت دوم اورژانس خواباندید؟جواب داد چراولی ... دکتر گفت : مگر من به شمانگفتم که بروید ویک قبض تهیه کنیدپس چرا اینقدر دیر کرده ای؟ مرد میانسال با چهره ای حاکی از شک و تردیدگفت : درسته ولی پسرم را در ساختمان دیگری یک پزشک جوانی ویزیت کرده نه اینجا!!و ادامه داد راستی آقای دکتر شما اینها را از کجا دانستید؟ دوستم گفت :پدرلطفا شما بروید بالای سر مریضتان و نتوانست جلوی خنده اش را بگیردو دوید به اتاق پزشک و با صدای بلند خندید .ازش پرسیدم پسر خوب چرا می خندی؟موضوع چیست ؟به ما هم بگو تا کمی هم مابخندیم تا از خستگی مان کاسته شود .او بعد اینکه با زحمت خود را کنترل کرد درجوابم گفت:بابا این بنده خداهمراه بیمار پسر جوانی است که با درد شکم به اورژانس آورده و من به او گفتم که برود یک قبض ویزیت از صندوق بگیرد چون بسیار مضطرب و در استرس بوده از در ورودی اورژانس وارد و از همان در ورودی جهت گرفتن قبض خارج و نهایتا از ساختمان بیرون رفته و بعد از دور زدن کل ساختمان بیمارستان به فکر اینکه به ساختمان دیگری وارد شده جهت گرفتن قبض از در دوم اورژانس وارد و ازمن که بیمارش را ویزیت کرده ام قبض می خواست!!.ببین تورا خدا این فرد چقدر در اضطراب بوده که متوجه نشده که هر دو نفر یکی هستند. هرچند همگی ما زدیم زیر خنده ولی حس غریبی از همان ابتدا مرا بسیار آزار می داد و آن هم سادگی و فقر آن مرد میانسال بود،چرا که هدف از آمدن به بیمارستان دولتی در اصل آوردن پسرش به دکتر بوده ولی مشکلات زندگی چنان او را در هم پیچانده بود که متوجه اشتباه به این بزرگی نشده است . ظاهرغمگین و لباسهای مندرس همراه بیمار ،پزشک معالج را وا داشت که از گرفتن ویزیت صرف نظر کند و در تهیه داروهای بیمارش نیز از طریق دفتر پرستاری کمک نمود. اما بعد رفتن او و پسرش سکوت سنگینی د راورژانس حکمفرما شد.به هر حال بیماری در هر شکل یک پدیده آزار دهنده برای بیمار و همراه وحتی پزشک و پرستار می باشد.چه بسا پزشکان به خاطر وجودتنوع رشته ها و تخصص ها و سختی کاردراورژانسها و کشیکهای سنگین شبانه ،چندان تمایلی به برخورد ویزیت مستقیم با بیمار نداشته و فقط خواستار تفسیر آزمایشات و کارهای مشاوره ای و تدریس می باشند.مخصوصا در این زمانه که اینترنت یک وسیله آموزشی از راه دور و مجازی است ، پزشکان آشنا به علوم رایانه و اینترنت دوستدار درمانهای مجازی می باشند.از طرفی به واسطه وجود بیمه های غیر کارآمد دولتی و خصوصی،غیر واقعی بودن تعرفه های پزشکی،عدم وجودسیتم پزشک خانواده در شهرها، عدم رضایتمندی پزشکان از روند فعلی قوانین پزشک خانواده در روستاها ،در آمدکم پزشکان عممومی و پرستاران،قاچاق دارو ونبود تعدادی از داروهای ضروری و اساسی،کاهش قدرت خرید مردم،تورم روزافزون و افسار گسیخته و بدون کنترل اقتصادی جامعه ، عدم وجود بیمارستانهای خیریه و رایگان مثل هلال احمر یا شیر و خورشید سابق،پائین بودن سرانه سلامت در کشور ،عدم در اولویت قرار گرفتن سلامتی مردم روی میز مجلس و دولت و......وضعیت بهداشت و درمان را همانند یک کلاف در هم پیچیده هزار سر نموده و استرس و اضطراب بیماران مخصوصا همراهان بیمار را به شدت افزایش داده است.نهایتا این اضطراب هنگامی که بیمار به اورژانس آورده می شود دو چندان میشود.داستان این آقای همراه یکی از هزاران داستانی است که هر روز در این کشور رخ داده و متاسفانه هیچ کس نیزخود را مسئول حل آننمیداند و از مسئولیت شانه خالی و به گردن دیگری میاندازد غافل اینکه اساس این انقلاب روی اعتقادات مذهبی بنا شده بی شک کسانیکه مدعی مدیریت و اصلاح جامعه هستند در این دنیا و آخرت در قبال تک تک مردم و خدا باید به خاطر بی مدیریتهای خود پاسخ باشند افسوس هزاران افسوس در کشوری که صدها نعمت رایگان خداوندی وجود دارد مردم به این سختی در حال زندگی هستند!! وبعضی مسئولین بدسلیقه در جواب وضعیت بد اقتصادی و بهداشتی ، کشورمان را با تاجیکستان و ....گرسنه مقایسه میکنند ...